سلسله مراتب طراحی محصول
مسعود رادپور – در این مقاله سلسله‌مراتب نیازهای مزلو را در دنیای طراحی محصول و نکاتی برای استفاده مؤثرتر از این مدل برای ایجاد محصول را موردبحث قرار خواهیم داد و 6 قانون طراحی محصول بر اساس سلسله مراتب نیازهای مزلو را بررسی خواهیم کرد، کاربردهای سلسله‌مراتب نیازهای مزلو را در دنیای طراحی محصول و نکاتی برای استفاده مؤثرتر از این مدل برای ایجاد محصول را موردبحث قرار خواهیم داد. اما ابتدا باید از خود نظریه شروع کنیم.
سلسله‌مراتب نیازهای مازلو چیست؟
سلسله مراتب نیازهای مازلو یک نظریه انگیزشی در روان‌شناسی است که توسط آبراهام مازلو روان‌شناس آمریکایی ایجاد شده است. این نظریه در سال 1943 در مجله دانشگاهی Psychological Review منتشر شد و معمولاً با استفاده از یک مدل پنج‌لایه‌ای نیازهای اساسی انسان را در نمودار هرمی نشان می‌دهد.
نیازهای پایین هرم اساسی‌ترین هستند. برای پیشرفت به سطح بعدی، سطح فعلی باید برآورده شود. نیازها فیزیولوژیکی، ایمنی، عشق و تعلق، احترام و خودشکوفایی از پایین‌به‌بالا هستند.
معنای نظریه نیازهای مزلو
این نظریه می‌گوید که انسان‌ها قبل از اینکه به سمت نیازهای پیشرفته‌تر حرکت کنند، ابتدا انگیزه برآوردن نیازهای اساسی را دارند. به‌عنوان‌مثال، فردی که غذا ندارد، زمان و منابع خود را برای جستجوی یک رابطه محبت‌آمیز (تعلق) متمرکز نمی‌کند. در عوض، انسان از نظر تکاملی مجبور است ابتدا نیازهای فیزیولوژیک خود را برآورده کنند
طراحی محصول و نظریه مزلو
باگذشت زمان، نظریه مزلو در بسیاری از زمینه‌های جدید اقتباس و به کار گرفته شده است. این موارد از درمان‌های پزشکی گرفته تا بازاریابی را شامل می‌شود. اما در این مقاله به کاربرد آن در طراحی و برنامه‌ریزی مدیریت محصول می‌پردازیم.در سال 2010، استیون بردلی ترجمه‌ای از نظریه مزلو را به نام «سلسله‌مراتب طراحی نیازها» ایجاد کرد. همانند تئوری اصلی، نیازهای اساسی طراحی باید ابتدا برآورده شوند تا به مرحله بعدی بروند. پنج سطح نظریه بزدلی عبارت‌اند از: قابلیت، قابلیت اطمینان، قابلیت استفاده، مهارت و خلاقیت.
طراحی سلسله‌مراتب نیازها
سلسله‌مراتب نیازهای طراحی استیون بردلی مجموعه‌ای مفید و کاربردی از قوانین را برای ایجاد محصولات جدید و ارزیابی طرح های موجود ارائه می دهد. حرکت در طول فرآیند طراحی یک محصول جدید – خواه یک نرم افزار جدید یا ابزاری که در صنعت ساخت و ساز مورد استفاده قرار می گیرد – به سادگی پرسیدن سؤالاتی مانند
عملکرد – آیا کار می کند؟
قابلیت اطمینان – آیا زمانی که به آن نیاز دارم کار می کند؟
قابلیت استفاده – آیا می توانم بفهمم چگونه از آن استفاده کنم؟
مهارت – آیا می تواند به من نشان دهد که چگونه آن را بهتر استفاده کنم؟
خلاقیت – این محصول چگونه می تواند برای من کار کند؟
نکته کلیدی در اینجا این است که این سؤالات را از طراحان و مشتریان بپرسید و با دقت به پاسخ ها گوش دهید.
5 سطح و 6 قانون برای استفاده از سلسله مراتب نیازهای بردلی در طراحی محصول
هدف برآوردن هر مرحله از سلسله مراتب نیازها در مورد استفاده از منطق برای طراحی محصولی است که الزامات عملکردی هدف را برآورده می کند. با این حال، پرسش این است که چگونه یک محصول می تواند برای یک کاربر خارج از حوزه اصلی خود کار کند.
سطح 1 – عملکرد
اساسی ترین و در عین حال حیاتی ترین بخش طراحی یک محصول، عملکرد آن است. آیا لیوان، اره برقی، نرم افزار امنیتی و غیره هدف اصلی خود را برآورده می کند؟ اگر اینطور نباشد، پیشروی به مراحل دیگر توسعه چندان فایده ای ندارد.
برای مثال، زیبا بودن یک لیوان آب اگر نتواند آب را در خود نگه دارد و برای نوشیدن استفاده شود، اهمیت چندانی ندارد. بی فایده است و بنابراین برای مصرف کنندگان بی ارزش است.
به عنوان مثال خوبی برای دنیای دیجیتال نرم افزار مدیریت سفارش است. اگر نمی‌توانید کالاها و خدمات را با استفاده از نرم‌افزار سفارش دهید، توسعه‌دهندگان نباید به سمت ایجاد ویژگی‌های پیشنهادی پیچیده حرکت کنند، زیرا ابتدا باید به نیازهای اصلی رسیدگی شود.
این فرآیند بدیهی است که با پیچیده تر شدن بخش اصلی محصول پیچیده تر می شود. این اشتباه به عنوان بزرگترین بخش هرم است و در بخش پایه آن نشان داده شده است. همانطور که نسبت نمودار نشان می دهد، بیشتر زمان و منابعی که به شما اختصاص داده می شود باید روی انجام این بخش از فرآیند تمرکز کنید. مهم است که مشتریان یا کاربران خود را در ذهن داشته باشید و به این سوال کلیدی پاسخ دهید که آیا محصول عملکرد اصلی خود را انجام می دهد یا خیر.
قانون 1
همیشه در مورد وظیفه ای که مشتریان شما از محصول انتظار دارند که بتواند انجام دهد، تحقیق عمیقی انجام دهید. یک راه خوب برای درک عملکردهای اساسی محصول شما، تحقیقات مصرف کننده است.
جدا از فرم‌های مستقیم مانند نظرسنجی، گوش دادن به رسانه‌های اجتماعی نیز می‌تواند به شما کمک کند در مورد مخاطبان خود و انتظارات آنها از خدمات شما اطلاعات کسب کنید. این امر به ویژه هنگام طراحی قطعات پیچیده نرم افزار یا سایر محصولات چند منظوره مرتبط است. پرسیدن اینکه حداقل انتظارات در مورد استفاده از محصول شما چیست، باید شما را راهنمایی کند تا این مراحل بسیار مهم طراحی را انجام دهید.
سطح 2 – قابلیت اطمینان
تقریباً به اندازه عملکرد، قابلیت اطمینان نیز برای طراحی محصول اساسی است. آیا کاربر می تواند اعتماد کند که طراحی شما 100٪ کار می کند؟ اگر کاربر به محصول شما اعتماد نداشته باشد که هر بار که لازم است کار می کند، آیا احتمالاً می خواهد روی آن سرمایه گذاری کند؟
وقتی نوبت به ایجاد یک محصول قابل اعتماد می رسد، نکته کلیدی آزمایش کامل است. با این حال، آزمایش را ادامه دهید تا مطمئن شوید که بارها و بارها در شرایط یکسان محصول شما کار می کند. آزمایش باید تا حد امکان متنوع باشد.
محصولات بدون سیستم هایی که از آنها پشتیبانی می کنند معنای کمی دارند. بنابراین، یک نکته کوچک که باید از آن آگاه باشید این است که مطمئن شوید محصول/خدمت شما قابل اعتماد است و سیستم های مختلفی که از آن پشتیبانی می کنند نیز قابل اعتماد هستند.
یک راه خوب برای بهبود عملکرد و قابلیت اطمینان، برای مثال، نیروی کاری که از محصول شما پشتیبانی می کند، استفاده از راه حل های CRM است. این راه حل های یکپارچه به شما این امکان را می دهد تا بر تقاضای مشتری و میزان پاسخگویی تیم شما به آن نظارت داشته باشید.
قانون 2
تست تست تست.
همانطور که گفته شد، ایجاد یک محصول قابل اعتماد مستلزم آزمایش زیادی است.
چهار نوع تست قابلیت اطمینان وجود دارد که باید آنها را در نظر بگیرید.
انواع تست قابلیت اطمینان عبارتند از:
آزمایش کشف: این نوع آزمایش مربوط به تعیین مرزهای ورودی یا تنش های معین است.
تست عمر: این نوع آزمایش به چگونگی عملکرد یک محصول در طول عمر خود و از طریق استفاده منظم می پردازد.
تست محیطی: این نوع آزمایش به این می پردازد که محصول شما انتظار دارد مشتری تحت چه مجموعه ای از استرس ها و شرایط کار کند.
تست نظارتی – این آزمایش، اگرچه معمولاً با موارد ذکر شده در بالا مرتبط نیست، مجموعه مهمی از آزمایش‌ها است که به عملکردهای کلیدی محصول برای انطباق و ایمنی نگاه می‌کند. عدم رعایت آزمایشات نظارتی معمولاً به این معنی است که ممکن است یک محصول نیاز به حذف از بازار داشته باشد.
سطح 3- قابلیت استفاده
این نیاز بر توانایی افراد برای استفاده آسان از محصول شما تاکید می کند. آیا کاربر می تواند نحوه استفاده از محصول شما و هر یک از عملکردهای آن را با حداقل آموزش بفهمد؟
به عنوان مثال، مجموعه جدیدی از بلندگوهای بلوتوث همیشه برای تقویت موسیقی از طریق یک دستگاه سازگار با بلوتوث متکی هستند. با این حال، اگر کاربران همگام‌سازی دستگاه تلفن همراه و کنترل صدا را غیرقابل درک بدانند، ممکن است محصول شما برای جلب رضایت کاربران تلاش کند.
مثال پیچیده‌تر دیگر سیستم IVR تلفنی است. بهترین معنی یا تعریف IVR یک سیستم منوی تلفن خودکار است که تماس‌گیرندگان را قادر می‌سازد تا به سرعت بدون هدایت شدن توسط انسان به سرویس مناسب هدایت شوند و در نتیجه باعث صرفه‌جویی در وقت و هزینه شرکت‌ها می‌شود.
این سیستم باید با تماس‌گیرندگان تعامل داشته باشد و آنها را به اطلاعات صحیح یا خدمات انسانی هدایت کند، اما باید این کار را به روشی کاربرپسند انجام دهد. اگر سرویس با قابلیت استفاده در هسته خود طراحی نشده باشد، مردم تمایلی به استفاده مجدد از این سرویس ندارند.
قانون 3
هرگز به دستورالعمل ها به عنوان فکر بعدی نگاه نکنید.
توسعه دستورالعمل ها و ادبیات با کیفیت برای همراهی محصول شما، بخش مهمی از پروژه است. برای توضیح نحوه استفاده از محصول خود تا حد امکان واضح و منظم، زمان و تلاش خود را صرف کنید.
ترفند این است که تصور نکنید مشتریان اطلاعات قبلی در مورد محصول دارند. از اصول اولیه شروع کنید و به سمت عملکردهای پیچیده تر حرکت کنید.
سطح 4 – مهارت
با این نیاز، شروع می‌کنیم به درک اینکه چه چیزی یک طراحی واقعا خوب را ایجاد می کند. برای ارضای این سطح، طراحان باید از خود بپرسند که آیا طراحی یک محصول به کاربران کمک می کند تا در استفاده از آن محصول بهتر شوند. این نیاز به‌ویژه به نرم افزارهای رایانه ای مانند سیستم های رزرو یا برنامه های بررسی مربوط می شود.
برای مثال، یک برنامه ویرایش عکس که برای گوشی شما طراحی شده است، می‌تواند با پیشنهاد ابزارها و افکت‌ها در هنگام تعامل با برنامه، این نیاز را برآورده کند. علاوه بر پیشنهادات، ممکن است آموزش هایی در مورد جنبه های مختلف برنامه خود نیز ارائه دهد. بنابراین، با استفاده از برنامه، شما همچنین در درک کامل عملکردهای آن بهتر می شوید.
قانون 4
همیشه به این فکر کنید که “این محصول چه کار دیگری می تواند انجام دهد؟”
یک راه مفید برای فکر کردن به مهارت در طراحی این است که در نظر بگیرید آیا چیزی به کاربر این قدرت را می دهد تا کاری بیش از عملکرد اصلی محصول انجام دهد.
آیا شما را به کشف یک راه جدید و بهتر برای انجام کارها سوق می دهد؟ آیا به یک معنا مترقی است؟ آیا کاربر با هر تعامل با دستگاه، اطلاعات بیشتری در مورد قابلیت های آن پیدا می کند؟ حفظ ایده گسترش و حرکت رو به جلو می تواند به طراحان ایده بصری خوبی از مهارت طراحی بدهد.
سطح 5- خلاقیت
با اثبات اینکه یک محصول می تواند وظایف اصلی خود را با اطمینان انجام دهد، گام بعدی رفع نیازهای دیگر از طریق تزریق نوآوری است. برای مثال کفش های دویدن را در نظر بگیرید. عملکرد اصلی آنها ارائه پشتیبانی و کشش به کاربران در حین دویدن است. شما می توانید استدلال کنید که آنها همچنین باید راحت و خوب ساخته شوند.
با این حال، کفش‌های دویدن واقعاً جذاب موجود در بازار این نیازها را به میزان زیادی برآورده می‌کنند و نیازهای کمتر ملموس را هم برآورده می‌کنند.
کفش‌های دویدن مطلوب در رنگ‌ها و سبک‌های مختلف از نظر زیبایی ظاهری دلپذیر هستند. علاوه بر کفش که برای مصارف تخصصی استفاده می شوند، آنها همچنین باید تمایل مشتری را برای داشتن محصول به عنوان یک محرک بصری برآورده کنند.
هنگامی که یک انسان اصول اولیه مزلو را داشته باشد – در این مورد، کفش های کاربردی برای دویدن – سپس به دنبال نیازهای پیچیده تر می شوند. مثلاً این کفش ها در مورد من چه می گویند؟ چگونه این کفش ها می توانند نشان دهنده موقعیت اجتماعی من باشند؟
قانون 5
خلاق باش
خلاقیت فراتر رفتن از نیازهای اولیه کاربر نسبت به محصول و جستجوی راه های ابداعی برای برآوردن نیازهای بیشتر از مشتری است.
جمع بندی و قانون نهایی
همانطور که در بالا نشان داده شد، سلسله مراتب طراحی برادلی یک فرآیند مفید برای فکر کردن به آرزوهای طراحی اکثر محصولات است. با این حال، مانند نظریه اصلی مزلو، که فهرست منتقدان خاص خود را داشت، نظریه بردلی نیز کامل نیست.
انتقادات به سلسله مراتب نیازهای طراحی شامل سؤالاتی مانند: آیا یک طرح قبل از اینکه قابل استفاده باشد باید قابل اعتماد باشد؟ آیا نمی توان هر دو معیار را به طور همزمان برآورده کرد؟
همچنین، تا زمانی که عملکرد خوب باشد، آیا بازارها محصولاتی را که 90 درصد مواقع یا حتی 80 درصد کار می کنند تحمل می کنند؟
قانون 6
سلسله مراتب نیازهای طراحی به هیچ وجه کامل نیست و نمی توان برای هر جنبه طراحی محصول به آن اعتماد کرد.
سلسله مراتب نیازهای طراحی الهام گرفته از مازلو یک مکان عالی برای شروع طراحی محصول است و شما می توانید بسیار بدتر از اینکه طراحی خود را بر اساس ساختارهای آن بنا کنید. با این حال، جزئیات دقیق محصولات به تحقیقات بیشتر فراتر از این پارادایم نیاز دارد.
به عنوان مثال، یکی از این سطوح ظریف که می تواند به هرم اضافه شود، استفاده از تاریخ یا داستان در محصول یا خدمات شما است. اغلب مشتریان دوست دارند محصولاتی را بخرند که اعتبار یا سنت در نام آنها نهفته است.
در نهایت، ما محصولاتی را برای نیازهای انسان ایجاد می کنیم. بنابراین، نتیجه می‌شود که سلسله مراتب نیازهای مزلو و هر اثر روان‌شناختی دیگری که به ضرورت‌های انسانی – اساسی و پیچیده – نگاه می‌کند، دارای دانش قابل ترجمه‌ای است که در دنیای طراحی محصول به کار می‌رود.
